تخمین های مربوط به کرونا در ایران چقدر با واقعیت می خواند؟

به گزارش مهسان بلاگ، اخیرا تخمین هایی از تعداد افراد متبلا به کرونا در ایران و مرگ و میرهای ناشی از آن منتشر شده است که از جمله گزارش های نوید غفارزادگان و هژیر رحمانداد که رقم های بزرگی را اعلام نموده اند.

تخمین های مربوط به کرونا در ایران چقدر با واقعیت می خواند؟

به گزارش خبرنگاران، عباس عبدی، پژوهشگر سیاسی- اجتماعی در یادداشتی با عنوان تخمین ها چقدر با واقعیت می خواند؟ در این خصوص می نویسد:

همان طور که بارها گفته ام که اگر آمار معتبر ارایه نگردد و یا اعتماد از میان رفته باشد، متاسفانه زیان ماجرا برای حکومت بیش از هنگامی است که آمار واقعی و از منابع معتبر در اختیار قرار گیرد. نمونه اش تعداد کسانی است که در حوادث آبان ماه کشته شدند و هنوز هم آمار رسمی آن عنوان نشده در حالی که در فضای عمومی و مجازی ارقامی را بیان می نمایند که به احتمال قوی متفاوت از واقعیت است. اکنون نیز این بی اعتمادی به آمار کرونا سرایت نموده است و همه گمان می نمایند که آمار اعلامی واقعی نیست، لذا بعضی از افراد نیز اقدام به مدل سازی های علمی نموده و از روی آن ارقامی را تخمین زده اند. یکی از آخرین این موارد، ارقامی است که دو تن از پژوهشگران ایرانی در دانشگاه ویرجینیا تک و ام.آی.تی به وسیله مدل سازی ارایه نموده اند که مطابق آن تا اول فروردین سال 1399، بالغ بر 916هزار نفر در کشور به کرونا مبتلا شده اند و بالغ بر 15485 نفر نیز مرگ ومیر بر اثر ابتلا اتفاق افتاده است.

بنده نه جزییات این پژوهش را خوانده ام و نه اگر هم بخوانم احتمالاً متوجه کیفیت و چگونگی انجام آن نخواهم شد و اگر هم بشوم، به طور قطع در مقامی نیستم که بتوانم آن را از منظر کارشناسی نقد کنم. ولی یک چیز دیگر را می دانم. اینکه این مدل سازی هر چه باشد، باید با واقعیت یکسان یا حتی المقدور نزدیک باشد. اکنون ببینیم که آمار رسمی کشور چه می گوید؟

مطابق آمار رسمی در 1/1/1399، تعداد تراکمی مبتلایان 19466 نفر و تعداد فوتی ها 1433 نفر بوده است. به عبارت دیگر تعداد مبتلایان تخمین زده شده حدود 50 برابر و تعداد فوتی ها نیز حدود 11برابر اعلام شده است. در خصوص تخمین تعداد مبتلایان نظر قطعی نمی توان داد. زیرا بسیاری از افراد مبتلا شده به ویژه در مراحل اولیه ابتلا به بیماری علایم کمی دارند و اصولاً مراجعه ای برای تست نمی نمایند. آنهایی هم که مراجعه می نمایند، تست نمی شوند، و توصیه به ماندن در خانه می شوند. در هفته های اول حتی از بیماران نیز تست گرفته نمی شد. به علاوه کیفیت تست ها هم به گونه ای بود که در بعضی از موارد پاسخ ها دقیق نیست، لذا آمار قطعی از مبتلایان نه در ایران که در هیچ کشور دیگری نیز نمی توان ارایه کرد و هیچ گاه هم چنین آماری جز از راه تخمین های علمی و معتبر معین نخواهد شد. و طبعاً سازمان بهداشت جهانی این کار را انجام خواهد داد.

ولی قضیه مرگ ومیر به کلی متفاوت است. هر مرگی باید در جایی ثبت گردد. در قبرستانی خاک گردد و دیر یا زود نیز جزییات مرگ در دوران این اپیدمی معین خواهد شد. آمار مرگ ومیرهای کرونایی را هم می توان تا حدی از تفاوت مرگ ومیر سال گذشته با مقطع کرونا به دست آورد. هر چند ممکن است کرونا به عللی بعضی از مرگ ومیرها را کمتر نموده باشد، مثل تصادفات جاده ای که طبعاً همه اینها را باید در محاسبات منظور داشت.

به همین علت اعتبار صحت تخمین دو پژوهشگر ایرانی در باره مرگ ومیر کاملاً قابل سنجش است. بنده به وسیله بعضی از پزشکان و دست اندرکاران سعی کردم که ایده ای کلی در باره مرگ ومیر در بعضی از مناطق کشور که به صورت حادتری با مسأله کرونا روبرو شدند به دست آورم. با مطالعه شرایط پیش آمده در کاشان، گلستان و رشت که مناطق حاد بودند می توان گفت که حداکثر تفاوت تعداد مرگ ومیر رسمی با مرگ ومیرهای واقعی ناشی از کرونا و آنفلوانزا، بعید است که بیش از دو یا سه برابر باشد. به عنوان مثال استان گلستان در شرایط عادی روزانه 25 نفر فوت می کردند که ماهانه 750 و سالانه حدود 9000 نفر می گردد. از این تعداد حدود 15فوتی هر روز در بیمارستان های استان رخ می داده است و حدود 10 نفر نیز در خانه فوت می کردند. در اسفندماه متوسط فوتی های روزانه بیمارستانی حدود 25 نفر بوده است. یعنی حداکثر 300 نفر در این استان که یکی از بدترین استان های درگیر با کرونا بود در آنجا فوت نموده اند. البته این رقم حداکثر است زیرا دلایل دیگری وجود دارد که در ابتدای شیوع بیماران بیشتری به بیمارستان ها می آوردند، لذا بخشی از فوتی های در خانه به بیمارستان منتقل شدند. آمار رسمی اعلام شده فوتی ها در این استان بیش از نیمی از این رقم است. تقریباً همین نسبت و شاید قدری کمتر برای گیلان و تا حدی کاشان نیز وجود دارد. در کاشان شاید نسبت مذکور به 2.5 برابر هم برسد. بنابراین حداکثر تعدادی فوتی های ناشی از کرونا در انتها اسفند ماه بسیار بعید است از 4000 نفر بیشتر باشد و این 4 برابر کمتر از رقم تخمین زده پژوهش مذکور است. البته در ده روز گذشته و به دلیل افزایش تست ها و بهبود پروتکل های تشخیص، آمار مرگ ومیر رسمی به امار واقعی نزدیکتر شده است.

علت شکاف میان آمار رسمی و رقم واقعی نیز در موضوع چگونگی ثبت آنها است. در ابتدا کرونایی به کسی اطلاق می شد که تست کرونای او مثبت باشد. حالا اگر تست نداده بود یا تست او منفی بود او را در آمار فوتی های کرونا محسوب نمی کردند، در حالی که براساس معیارهای کرونایی به خاک سپرده می شد. در هر حال مرگ ومیر ناشی از کرونا تا کنون از مرحله تخمین عبور نموده و به واقعیت پیوسته است و هر تقریبی را باید با واقعیت سنجید.

خوشبختانه آمار بستری شدگان و نیز مرگ ومیر در مناطق بحرانی اولیه مثل قم، کاشان، رشت، گرگان و... به نحو چشمگیری بهبود یافته و امیدواریم که این فرآیند ادامه یابد و دچار موج بعدی نشویم، هر چند همه نگران موج دوم هستند.

پی نوشت:

طبق تخمین های شبیه سازی اجرا شده توسط نوید غفارزادگان و هژیر رحمانداد، تا تاریخ 1 فروردین مجموعا حدودا 900 هزار نفر در ایران به کرونا مبتلا بوده اند و تعداد فوتی ها هم بالغ بر 15 هزار نفر بوده. تعداد مرگ ومیرها تا انتها بهار در بهترین حالت به 50 هزار نفر و در سناریوی بدبینانه به بالای 100 هزار نفر می رسد. این شبیه سازی قویا تاثیر تفکر مدل سازی مهندسی است و عده ای نیز به روش شناسی و سیستم سنجش آن انتقاد وارد نموده اند. متن مدل سازی اجرا شده را می توانید در اینجا مطالعه کنید.

  • منبع: کانال تلگرامی پنجره

دور زمین: دور زمین: سفر به دور زمین هیچوقت اینقدر آسون نبوده!

منبع: همشهری آنلاین
انتشار: 15 شهریور 1400 بروزرسانی: 15 شهریور 1400 گردآورنده: mahsanblog.ir شناسه مطلب: 42255

به "تخمین های مربوط به کرونا در ایران چقدر با واقعیت می خواند؟" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "تخمین های مربوط به کرونا در ایران چقدر با واقعیت می خواند؟"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید